فرزندان خلاق خود را بشناسیم
مقدمه
تغیی و تحول در عرصه های مختلف اجتماعی,اقتصادی, سیاسی, فرهنگی و در عصر حاضر امری اجتناب ناپذیر است و این تغییر و تحول به نوبة خود از پیشرفتهایی که بطور روزمره در علوم و تکنولوژی های مختلف در سطح جهان نشأت می گیرد, از این گذشته نیز در عرصه زندگی او پدید می آید. از آنجایی که در جهان پیچیده امروزی بدنبال تغییر و تحولات نیز در عرصه ها, فرصتهاو تهدیدهای گسترده ای نیز ایجاد می شود, لذا سازمانها و شرکتها به روشها, راه حل ها و طرز نگرش های تازه برخورد صحیح و اصولی با این فرصتها و تهدیدها نیاز دارند, به طوری که بتوانند فرصتها را غنیمت شمرده و به مقابله با تهدید ها بپردازند.
خلاقیت مقوله ای است که ارتباط نزدیکی با تغییر و تحول دارد . به عبارت, می توان تغییر و تحول را ناشی از خلاقیت و ایده های خلاق پنداشت, به همین دلیل است که دستاوردهای علمی بشر در عرصه های مختلف اجتماعی, اقتصادی, سیاسی, فرهنگی و... جملگی اشاره به این نکته دارند. که با ایده های خلاق و به مفهوم عام آن یعنی خلاقیت می توان پیشرفتها و دستاوردهای تازه ای را برای زندگی بشر به ارمغان آورد.
موانع خلاقیت در محیط خانواده
1.تأکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک
بسیاری از والدین, ناآگاهانه کودک خود را فقط با هدف تقویت مهارت های حافظه ای و انباشتن ذهن وی از اطلاعات لغوی, تربیت و هدایت می کنند و برای حافظه و هوش کودک خود اهمیتی بیش از حد قائل می شوند. این گروه از والدین بدون در نظر گرفتن این اصل تربیتی مهم که تنها اطلاعات عمومی وداشتن حافظه قوی برای تکامل و رشد فکری و باروری استعدادهای کودک کافی نیست, با اصل قراردادن هوش و پرورش کودک از سایر توانمندی های ذهنی و روانی کودک خود که مهم ترین انها تفکر خلاق است, غافل می مانند.
2.ایجاد رقابت میان کودکان
معمولاً رقابت میان کودکان وقتی پدید می آید مه الف: نوعی ارزیابی و رتبه بندی توسط والدین وجود داشته باشد. ب: پاداشی یا جایزه ای در میان باشد. معمولاً کودکان چنان احساس می کنند که کار آنها توسط والدین مورد ارزشگذاری قرار خواد گرفت و یا به بهترین کار جایزه یا پاداش داده خواهد شد,بیش تر از آنکه به انجام بهتر آن کار بیندیشند, به کسب جایزه فکر می کنند. ضمن اینکه گاهی این رقابت ها به ستیزه جویی میان کودکان تبدیل می شود و سبب می گردد تا آنها نتوانند از توانایی ها واستعدادهای واقعی خود استفاده کنند.
فرزندان خلاق خود را بشناسیم
برای شناخت تواناییهای فرزندانمان بهتر است به تحقیقاتی که درباره فرآیند یادگیری و مهارت های مختلف فکری مطالعه ای داشته باشیم. دانشمندان بسیاری در این خصوص پژوهش هایی داشته اند ازجمله ند هرمان که شکل 4 ربعی مغز و و تمایلات تفکری رانشان می دهد, مغز را مانند دایره ای تجسم کردهه که به 4 ربع تقسیم شده است. ربعها را به ترتیب الفبایی نام گذاری می کنیم ؛ قسمت بالایی ربع (قشرمخ) با A نشان داده شده است و در جهت خلاف حرکت عقربه های ساعت قسمتهای B,CوD در پی آن قرار می گیرند و هر کدام ازاین مربعها گروههای بسیار متمایزی از توانایی های تفکری یا روشهای یادگیری و دانستن را دارا هستند.
ربع A: ویژگیهای تفکر تحلیلی این ربع واقعی, تحلیلی , کمی, فنی و منطقی و استدلالی و انتقادی است. این ربع با تحلیل داده ها,ارزیابی, ریسک, آمار, بودجه های مالی, محاسبات, همچنین با سخت افزار فنی, حل مسائل تحلیلی و تصمیم گیری بر اساس منطق و استدلال سر و کار دارد. موضوع ها و حرفه های مورد پسند افرادی که تفکر ربعA را ترجیح می دهند حساب, جبر, حسابان, حسابداری بعلاوه علوم و فن آوری است. وکلا, مهندسان, دانشمندان رایانه, تحلیل گران و تکنسین ها, بانکداران و فیزیکدانان تفکر ربع A را ترجیح می دهند و درباره واقعیت ها و تحلیل های انتقادی صحبت می کنند. اگر متفکر ربع A نباشید و مایل باشید این تواناییها را در خود توسعه دهید, باید ریاضیات و دوره های علمی و تمرینات بسیاری را انجام دهید که باعث توسعه مهارت های تفکر A در شما شود.
کودکان 3 تا 6 ساله در راه زندگی خلاق
ایجاد عادتهای خلاق یک شبه امکانپذیر نیست.چه بهتر که با بچه ها شروع کنیم. در کودکستان فورسایت سنت لویس, با مدیریت خانم مری دون بار, کودکان سه تا شش ساله بی آنکه بدانند, مفاهیم سایکو سیبرنتیک را می آموزند تا در دوران بلوغ از مزایای آن استفاده کنند. چند صد کودک این کودکستان, هدف دار بودن و طرز استفاده درست از تصور و قبول اشتباهات و محبت به دوستان و سایر اصول مرتبط با مکانیزم موفقیت,سایکوسیبرنتیک و روانشناسی تصویر ذهنی را یاد میگیرند.که هماهنگ باهم زندگی کنند .
مدیره کودکستان تعریف می کرد که گروهی از بچه های شش ساله, به هزار زحمت از شن و ماسه حانه ای درست کرده بودند و کودک سه ساله ای, بی آنکه بداند چه می کند, در فرصت صرف ناهار, آن را خراب می کند. آنگاه پسرهای شش ساله در مقام توضیح و توجیه کار پسرک سه ساله می خواستند مدیر را متقاعد کنند که او تقصیری نداشته و نمی دانسته که چه می کند.
نوشتن دیدگاه