مبانی نظری و پیشینه پژوهش نارسانویسی (اختلال در خواندن) در ۴۳ صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات ابتدایی فایل:
تعداد صفحات: ۴۳ صفحه ( ۳۴ صفحه متن و ۹ صفحه منابع)
فرمت فایل: ورد قابل ویرایش و با فرمت doc (آماده جهت پرینت)
نوع تایپ متن: کاملا استاندارد همچنین دارای پیشینه تحقیقاتی داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و بعضا متغیرهای مشابه می باشد.
کیفیت منابع: منابع کاملا جدید هستند:: منابع خارجی (شامل ۲۰۱۵)
منابع درون متنی و پایانی: دارد
قابل استفاده برای مقاطع: کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری رشته های روانشناسی، علوم تربیتی و مدیریت و سایر رشته های مرتبط
بخشی از متن:
کلمات، اعداد و هجاها اجزای جدانشدنی زندگی روزمره ی همه ی انسان ها و حتی کودکان هستند. تمام افراد از کودکی تا بزرگسالی طی روز با شمارش پول، خواندن مطالب، استفاده از ساعت، قرار ملاقات گذاشتن و یا اموری از این قبیل سر و کار دارند که مستلزم برخورداری از توانایی خواندن کلمات، شمارش و محاسبه ی اعداد، به خاطر سپردن اسامی و جملات و ... می باشند. بنابراین ناتوانی در انجام این فرایندها می تواند برای افراد مشکل آفرین بوده و شیوه ی ارتباط آنها را با اجتماع و محیط تغییر داده و دچار اختلال نماید. همواره در طول تاریخ افرادی زیسته اند که با چنین مشکلاتی روبرو بوده و به دنبال راه حلی برای این مشکلات و عوارض و پیامدهای این مشکلات برای خودشان و اجتماعی که در آن می زیند شامل خانواده و جامعه، بوده اند. در گذشته ناتوانی های یادگیری، "اختلال های مهارت های تحصیلی" نامیده می شد (انجمن روان پزشکی امریکا، ۲۰۱۵) و امروزه این افراد "دارای ناتوانی یادگیری" خوانده شده و در گروه کودکان استثنایی طبقه بندی می شوند. سالها پیش آموزش و پرورش استثنایی، فقط شامل کودکانی می شد که مشکلات آنها در یادگیری به عللی نظیر نقایص بینایی یا شنوایی، عقب ماندگی ذهنی، معلولیت های کلامی یا زبانی، اختلالات شدید هیجانی، فلج و یا سایر مشکلات ناشی از فقدان سلامتی جسمی مربوط می شد. مؤسسات، مدارس استثنایی و کلاس های ویژه برای آموزش و پرورش این دسته کودکان که دچار معلولیت های واضحی بودند، سازماندهی می شدند. در مقابل، کودکانی که در مدارس چیزی یاد نمی گرفتند، ولی ناشنوا، نابینا و یا عقب مانده ی ذهنی نبودند، هیچ نوع خدمات ویژه ای دریافت نمی کردند، زیرا هیچ برنامه ای برای آنها تدوین نشده بود. به علت وجود این موقعیت و اصرار والدین، متخصصان آموزش و پرورش تشخیص دادند که تعداد قابل توجهی از کودکان هستند که در یادگیری تکلم، استفاده ی صحیح از زبان، تکامل بهنجار ادراکات بینایی و شنوایی و یا خواندن، نوشتن، هجی کردن (دیکته) و محاسبه کردن دچار تأخیر هستند. بعضی از این کودکان زبان را نمی فهمند ولی ناشنوا نیستند، بعضی از آنها نمی توانند آنچه را که می بینند درک کنند ولی نابینا نیستند و بعضی دیگر نمی توانند از طریق روش های عادی آموزش، یاد بگیرند، درحالی که دچار عقب ماندگی ذهنی نیستند. این گروه از کودکان امروزه تحت عنوان "ناتوانی های یادگیری خاص" قرار می گیرند. اصطلاح ناتوانی های یادگیری امروزه انواع متعددی از مشکلات را شامل می شود. مشکلاتی که در طبقه بندی های سنتی استثنایی بودن (نابینایی، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و سایر انواع شناخته شده ی ناتوانی) قرار نداشتند
-Specific Learning Disability
ویژگی های کودکان نارسانویس
عمل نوشتن به دلیل انتزاعی بودن آن برای کودک فعالیتی دشوار است، بویژه با توجه به خودمداری کودکان، نوشتن مطالبی که دیگران بیان میکنند، برای آنان مشکل است (سیف نراقی و نادری، ۱۳۸۰). از طرف دیگر، هجی کردن یا املاء بخشی از برنامهی آموزشی است که در آن خلاقیت و تفکر واگرا مطرح نیست، بلکه تنها آموزش یک نمونه و یا ترتیب حوف آن مطمح نظر است. شل نگاشته یا املای هر زبانی معمولاً دارای نمونههای متناقض و نامربوطی است. عناصر گویشی و نوشتاری در بسیاری موارد با همدیگر اختلاف دارند؛ بنابراین املاء کار آسانی تلقی نمیشود (فریار و رخشان، ۱۳۷۹). یادگیری درست نویسی کلمات به عوامل متعددی بستگی دارد؛ توجه، ادراک و حافظه تأثیر معنیداری در این فرایند یادگیری دارند. حافظه یا فرایند به یادسپاری اطلاعات به توانایی یادآوری اطلاعات قبلاً یاد گرفته شده اشاره میکند. توجه و ادراک پیش نیاز حافظه محسوب میشود. به رغم راهبردهای مورد استفاده در کلاس برای افزایش توجه، هنوز بسیاری از دانش آموزان، مشکلات تحصیلی زیادی در برخی از درسها از جمله املای کلمات دارند.
مهارت در نوشتن املاء با توانایی جانشین کردن صحیح حروف به جای صدا (اوج) سر و کار دارد. بسیاری از دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری، در پیوند دادن میان صدا و نماد مشکل دارند؛ آنها نمیتوانند صداهایی را که میشنوند به حروف و کلمه تبدیل کنند. این کودکان ممکن است در حافظهی شنیداری و تشخیص شنیداری دشواری داشته باشند؛ از طرف دیگر بسیاری از مشکلات نوشتن املای کلمهها به نقائص حافظهی دیداری ارتباط پیدا میکند. شماری از کودکان نمیتوانند آن چه را که از تک تک حروف یا ترتیب توالی آنها، از طریق دیدن به خاطر سپردهاند، حفظ کنند. کودکی که در تصویرپردازی دوبارهی حروف کلمهها با اشکال روبروست، به علت آن که نمیتواند از کلمهها تصویر روشنی در ذهن داشته باشد، در املای کلمهها مرتکب خطاهای بزرگی خواهد شد (دی پیترو، اسنایدر و پتک، ۲۰۱۱).
نوشتن دیدگاه